خاطرات فرزند دلبندم

خبر خبر

وييييييييييييي جيغغغغغغغغغغ دست هورااااااااااااااااااااااا خبر خبر خبر بدين به قندون عرشيا داره يه دندوننننن واي پسرم قند عسلم  ديروز متوجه شدم كه اولين دندون شما در اومده خيلي خيلي خوشحال شدم و ذوق كردم نميدوني وقتي ليوانو ميگيرم به دهنت و تيك تيك صدا ميده چقدرذوق ميكنم ديروز كه كار منو بابايي شده بود اين كه مدام ليوانو ميگرفتيم جلوي دهنت تا دندونت رو بهش بزني و تيك تيك صدا بده . ماماني خيلي نگران دندونت بودم و خدا رو شكر كه اين نگراني هم تموم شد. پسر مامان پله هاي خونه رو تنهايي يك به يك بالا ميري و با صداي هن هني كه از خودت در مياري معلوم ميشه كه خيلي داري تلاش ميكني قربونت برم عزيز دلم حالا ديگه تا يه ذره دير ميجنبم شما ...
11 خرداد 1393
1